::: در حال بارگیری لطفا صبر کنید :::

نام کاربري : پسورد : يا عضويت | رمز عبور را فراموش کردم


تعداد بازدید : 389
نویسنده پیام
hossien
آفلاین



ارسال‌ها: 24
عضویت: 6 /7 /1392
تشکر کرده: 2
تشکر شده: 3
چالش های شخصیت
با عرض سلام. در این تایپیک به یکی از شخصیت های عالی سریال میپردازیم و بالاخره شد که این تایپیک را بزنم

"کلاوس مایکلسون"
دورگه خوناشام و گرگینه که آماندد و ایثر پدر و مادر او هستند که در واقع او برادر یک برادر دو رگه به حساب می آید.
کلاوس را از نیمه های سریال اصیل ها میشناسیم , شخصیتی که با دیدن رنج هایی در گذشته شخصیتی بسیار سخت و بی رحم ساخته است و اگر چه در سریال خیلی ها جذب نوع حرف زدن و رفتار عجیب او میشوند اما او در نوع خود یکی از بهترین ها میباشد.
کلاوس با داشتن یک گذشته تاریک و پر از رنج توسط پدرش مایکل , شخصیتی را به وجود آورده که هر آنچه را که میخواهد به دست می آورد از کشته شدن پدرش تا توسعه لشکر دورگه ها و تا باز پس گیری قدرت در شهر نیوارلان.
در کنار تمامی اتفاقاتی که در طی سریال برای این شخصیت پیش می آید معمولا او توسط دیگران که در واقع برادران او سهتند سرزنش میشود چون بدون هیچ فکر خاصی عمل میکند که به همین خاطر سایت ویکی خاطرات یک خوناشام این شخصیت را به عنوان چالش سریال ارزیابی کرده است.

دوستان عزیز لطفا نظر خود را بیان کنید و که شامل مقالات شما میشود.
"وقتی که کسی رو از دست می دی

همه شمع ها...همه دعاها...

نمی تونن این حقیقت رو عوض کنن که تتها چیزی که برات باقی می مونه یه سوراخ و یه خلاء بزرگ تو زندگیته که قبلاً یه نفر که بهش اهمیت می دادی اونو پرکرده بود ...

ویه تیکه سنگ...با یه تاریخ تولد حک شده روش که مطمئنم اون هم اشتباهه! "
جمعه 01 آذر 1392 - 19:02
وب کاربر ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش
hossien
آفلاین




ارسال‌ها: 24
عضویت: 6 /7 /1392
تشکر کرده: 2
تشکر شده: 3
چالش های شخصیت
RE : 1
خب رسیدیم به بخش دوم شخصیت خودمون کلاوس مایکلسون :
کلاوس مایکلسون را همه همانطور که قبلا گفتم از نیمه های سریال خاطرات میشناسن که خیلی ها تحت تاثیر این شخصیت قرار گرفتن چون از قدرت بالای خودش خیلی خوب استفاده میکنه و گر چه در بعضی مواقع خیلی بیش از حد استفاده میکنه.
کلاوس مایکلسون در واقع در خاطرات شروع به جمع آوری لشکر عظیمی از دورگه ها را کرد که هدف اش یکی بود و ان از بین بردن پدر خودش مایکل بود. خب مایکل همانطور که همه میدونیم پدر واقعی اش نبود و از طرف مایکل کلاوس همیشه ترک و رها شده بود تا اینکه کاترین این خوناشام را آزاد کرد و در نهایت با کمک استیفن , کلاوس توانست که مایکل را بکشد از این جا به بعد داستان سریال در محور سردرگمی شخصیت مثلی کلاوس میچرخه که از طرفی به دنبال قدرت هیچ است و طرفی عاشق کارولاین و ....

اما داستان زندگی کلاوس از جایی بسیار مهم میشود که در واقع کلاوس وارد سریال اصیل ها میشود و در واقع این سریال است که شخصیت بسته کلاوس را برای ما آشکار تر میسازد.
در سریال اصیل ها همانطور که همه شماها میدانید کلاوس به شهری که خودش به کمک برادر و خواهرش بنا کرد و پایه گذاری کرد و به طور کلی ساخت در مدیریت فردی که قبلا در مقابل اش هیچ بود میدید.
شخصیت کلاوس به گونه ای نوشته شده است که خواهان قدرت و فرمانبرداری است و همیشه اثبات شده است که این گونه شخصیت ها هرگز دست از هدف خود نمیکشند تا زمانی که به هدف خود برسند حال که این هدف با توطئه و خونریزی همراه باشد.
اما وارد شدن کلاوس به شهر قدیمی خود " نیوارلان" فقط به همراه قدرت و لقب دادن او به عنوان پادشاه نیست چون از طرف دیگر او درگیر ماجرای خانواده است. خانواده در نزد مایکلسون ها بسیار اهمیت دارد شاید کلاوس برای باز پس گیری شهر خود آن را بیان نکند اما الایژر و ربکا خوب از این موضوع با خبر هستند و این اهمیت آنها به خانواده را میتوان زمانی پی برد که آنها به خوناشام تبدیل شده بودند و برادران و خواهران مایکلسون قسم خوردن تا کنار هم بمانند و همین اتفاق هم افتاد.
سوال مهم دیگری که خیلی وقت ها پس می آید آن است که : اگر کلاوس به خانواده خود اهمیت میدهد چرا آنها را برای مدتی به مرگ محکوم میکند ؟
دلیل این سوال را بیشتر افراد میدانند و خیلی ساده است . چون همیشه در انجام دادن کارهای خطرناک و بزرگ افرادی که همیشه انها را خیلی دوست داریم در خطر هستند و این را میتوان با توجه دو واقعه بیان کرد که اولی مربوط به , به خواب رفتن ربکا برای مدتی بود که دلیل ان تعقیب کردن فرزندان مایکلسون توسط مایکل بود و دومی هم مربوط به سریال اصیل ها و مرگ بسیار کوتاه مدت الایژر بود که ابزار عالی برای مارسل میبود.
اما همشه در بررسی این شخصیت یک سوال مهم وجود دارد که این شخصیت آخر به کجا خواهد رسید یعنی که با چنین شخصیتی که هر لحظه ممکن است کاری را انجام دهد که ما انتظار نداریم , چه بلایی به سر او خواهد آمد؟
جواب این سوال ممکن است شاید در پایان این فصل سریال اصیل ها تا حدودی داده شود اما مطمئنا کامل نخواهد بود.
پایان بخش دوم
"وقتی که کسی رو از دست می دی

همه شمع ها...همه دعاها...

نمی تونن این حقیقت رو عوض کنن که تتها چیزی که برات باقی می مونه یه سوراخ و یه خلاء بزرگ تو زندگیته که قبلاً یه نفر که بهش اهمیت می دادی اونو پرکرده بود ...

ویه تیکه سنگ...با یه تاریخ تولد حک شده روش که مطمئنم اون هم اشتباهه! "
شنبه 02 آذر 1392 - 11:58
وب کاربر ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش



تازه سازي پاسخ ها



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش :
صفحه اصلی | انجمن | ورود | عضویت | خوراک | نقشه | تماس با ما | طراح

این قالب توسط سایت روزیکس طراحی شده است و هر گونه پاک کردن لینک طراح پیگرد قانونی دارد !